چرا در به ثمر رساندن تصمیماتمان ثابت قدم نیستیم؟
رسیدن به اهداف و کارها مستلزم تلاش است. همیشه رسیدن به لذت آنی آسانتر است و به تلاش آنچنانی هم نیازی ندارد. خوردن، نوشیدن، سیگار کشیدن و به تفریح رفتن تلاش نمیخواهد و آن چیزی است که میتوانید سریع به آن برسید.
ولی بدنسازی و کاهش وزن به وقت و تلاش نیاز دارد. پس از اینکه شما کاری را رها میکنید، چه اتفاقی میافتد؟ به خاطر نداشتن خودانضباطی احساس بدی خواهید داشت و سعی میکنید کار خود را توجیه کنید. پس از مدتی وقتی فردی را میبینید که با خودانضباطی توانسته در آن کاری که شما میخواستید انجام دهید، موفق شود. به او غبطه میخورید و از دست خود ناراحت میشوید
. تفاوت بین شما و آن فرد در این است که او خودانضباطی داشته و برای رسیدن به نتیجه کارش ثابت قدم بوده ولی شما اینگونه نبودهاید. شاید بگویید که آن ها خوششانس هستند اما این به شانس ربطی ندارد. موفقیت آن ها مستلزم خودانضباطی است که شما هم میتوانید داشته باشید.
پیشنهاد می شود 4 گام نظم در برنامه ریزی برای زندگی را بخوانید.
علت اصلی این در نوع نگرش و بینش ماست. در مجموع بخواهم
به صورت خلاصه بگویم ما دو نوع تفکر داریم :
تفکر آهسته :
تفکر سریع در تفکر آهسته تفکری هست که نیاز دارد جزئیات بیشتری بررسی شود، یک سری اقدامات برایش انجام شود.
تفکر سریع:
تفکری هست که نتیجه اش زود هنگامه مثل برنامه ریزی های روزانه. حالا ما چرا در برنامه ریزی هایمان با شکست مواجه میشویم؟
به این دلیل که ما داریم از تفکر سریع به جای تفکر آهسته استفاده میکنیم .بی جهت تصمیم میگیریم که رژیم بگیریم و بعد از چند روز آن را رها میکنیم اون رژیم را با یک برنامه مینویسیم و بعد از چند روز پشیمان میشویم.
حالا چه کار کنیم که از تفکر آهسته به جای تفکر سریع استفاده کنیم؟
تکنیک اول
از خودمان بپرسیم میخواهیم چه کار کنیم؟
یعنی این که قراره هدفمان چی باشد؟ چون اگر این برای ما مشخص نباشه اصلا واقعاً بیهوده داریم پیش میرویم در هر کاری. ببینید خیلی اوقات ما این قدر درگیر روزمرگی های خودمون میشیم و مدام داریم کار می کنیم خیلی اوقات متوجه نیستیم اصلا داریم چه کار می کنیم حتی پس بیاییم از این به بعد وقتی که می خواستیم هر کاری را انجام دهیم اول از خودمان بپرسیم میخواهیم چه کار کنیم؟اولین سوال از خودتان یکی از تکنیک های ثابت قدم بودن شما در کار و اهدافتان می شود.
تکنیک دوم
انتهای کار خودتان را در ذهنتان تجسم کنید...
یعنی اگر این کار انجام شود قراره این اتفاق برای من رخ دهد و در ذهنتان تصویر سازی کنید.
تکنیک سوم
از خودتان بپرسید چه طوری قراره بهش برسم از چه روشی؟
و این را برای خودتان مشخص کنید .
تکنیک چهارم
آیا این بهترین راهیه که من انتخاب کردم؟
اگر یاد بگیریم برای انجام هر کاری از همین چهار تا سؤال استفاده کنیم و خیلی اوقات از تفکر کند به جای تفکر تند استفاده کنیم شاید این قدر برنامه ریزی هایمان با شکست مواجه نمی شدند.